بابا! … کرونا توی اتاق منم هست؟
خاله من توی خیابون ماسک میزنم که کرونا نره توی دهنم.
مامان اگه تو مریض بشی چی میشه؟
توی تلوزیون گفت تند تند دستاتون و بشورید وگرنه میمیرید!
…
این روزها امثال این جملات را از زبان بچهها میشنویم. بروز نگرانی و اضطراب در کودکان با ما بزرگترها کمی تفاوت دارد. کودکان اضطراب والدین خود را بهخوبی درک و دریافت میکنند و به صورتهای مختلف بروز میدهند. واکنشهای اطرافیان به مشکلات و مسائل مختلف در روحیات کودکان تأثیر پررنگی دارد؛ یکی از این مسائل هم بیماری کووید ۱۹ یا کروناست که مدتی است زندگی همهی ما را دستخوش تغییرات بسیار کرده است. کودکان شاید بیشتر از همهی ما در معرض اثرات منفی روانی این محدودیتها هستند و در آنها رفتارهایی را میبینیم که ناشی از واکنشهای ما نسبت به بیماری کروناست.
کودکان به دلیل توانایی کمتر در رعایت نکات بهداشتی و سیستم ایمنی قویتر نسبت به بزرگسالان میتوانند بزرگترین ناقلان این ویروس باشند و لازم است نکات بهداشتی را تا حد توان رعایت کنند؛ علاوه بر اینکه خود نیز ممکن است در معرض بیماری قرار گیرند. اما چه باید کرد تا اجبار در رعایت نکات بهداشتی، یادآوریهای مداوم والدین، و اخبار بد و واکنشهای والدین و اطرافیان نسبت به این اخبار ناخوشایند، باعث محدودیت بیش از اندازه و القای اضطراب و نگرانی و حتی خشم در آنها نشود؟!
برخی اوقات تغییرات شدید در سبک زندگی باعث ایجاد اضطراب در ما و بالطبع در کودکان است. اگر این تغییرات باعث ایجاد محدودیت نیز شود، مسلماً اضطراب بیشتری را ایجاد خواهد نمود. کودکان ممکن است نگران بیمارشدنِ مادر، پدر و سایر عزیزانشان شوند یا اینکه بترسند خودشان مریض شوند. ترس از بیرونرفتن و احساس عدم امنیت خارج از خانه، ترس از غریبه یا مهمانی که وارد حریم خانه شود، وسواس غیرطبیعی در شستن دستها یا حمامرفتنِ بیش از حد لزوم، یا ترس از خوردن خوراکیها، ممکن است تا مدتها در کودک باقی بماند. عصبانیت و بروز خشم ناشی از یادآوریهای مکرر والدین نسبت به رعایت بهداشت نیز ممکن است از جملهی این عواقب باشد. اضطراب ممکن است به شکلهای دیگری مثل شب ادراری، از خواب پریدن، گریههای بیمورد یا وابستگی بیش از حد به والدین نیز بروز پیدا کند. اما نقش بزرگترها در این میان برای کمکردن تأثیرات نامطلوبِ روانیِ این پدیده در کودکان چیست؟
مهمتر از هر چیز، القای این حس به کودک است که در هر شرایطی پدر و مادر، همراه و پشتیبان او هستند. همچنین دادنِ حس اطمینان به کودک که با رعایت نکات بهداشتی، بیماری به سراغ او و عزیزانش نمیآید و اینکه حتی اگر بیمار شود، والدینش در کنار او هستند و از او مراقبت میکنند تا بهبود پیدا کند.
همراهکردن آموزش نکات بهداشتی با بازی و سرگرمی نیز مفید و راهگشاست؛ زیرا درک برخی حقایق علمی برای کودکان از طریق استدلال مشکل است. برای شناخت و درک پدیدههایی همچون ویروس، میکروب، و راههای مقابله با آنها، بهتر است از روشهای خلاقانهای که برای کودک هم قابلدرک و هم جذاب و سرگرمکننده باشد استفاده کرد. معرفی پدیدههایی مثل ویروس یا میکروب با نقاشی، یا کمکگرفتن از بازی که نمونههای آن در رسانههای اجتماعی فراوان است؛ مثل شستن دستها همراه آوازخواندن یا درستکردن ماسکهای جذاب با نقشهایی کودکانه؛ ضدعفونیکردن وسایل با کمک و مشارکت بچهها حس سهیمبودن در امور مهم و استقلال را در کودک به وجود میآورد که برای او لذتبخش است.
اگر متوجه اضطراب در کودک خود شدیم، با این تصور که پس از مدتی خود به خود برطرف خواهد شد نسبت به آن بیتفاوت نباشیم. ممکن است این اضطراب حالتی مزمن پیدا کند و موجب آسیبهای روانی طولانی مدت در کودک شود. گاهی اوقات ممکن است کمکگرفتن از یک مشاور کودک نیز لازم باشد.
سرگرمکردن کودک در خانه نیز بیشتر از گذشته اهمیت دارد و با وجود ساعتهای طولانی حضور بچهها در منزل، سرگرمکردن آنها کمی سختتر از گذشته شده است. درستکردن کاردستی با وسایل دورریختنی؛ رقصیدن و آوازخواندن با هم؛ کتابخواندن و حفظکردن شعر؛ سهیمکردن بچهها در آشپزی و اموری که برای او آسیبی به دنبال ندارد، علاوه بر القای حس مفید و مهم بودن، برای او آموزنده هم خواهد بود.
امیدواریم این محدودیتها و مشکلات، یادگیریهای مفید و اثرات مثبتی در آیندهی جهان داشته باشد و روزهای روشنتری را برای کودکان ما به ارمغان آورد. با این امید که بتوانیم کودکانمان را برای ساختن جهانی بهتر و زیباتر تربیت کنیم.