برگرفته از کتاب ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن، اثر ثریا قزل ایاغ
به نظر شماکودکان بهتر است چه چیزهایی بخوانند؟
چیزهایی که تخیل آنها را برانگیزد؟ آنها را سرگرم کند؟ مفاهیم اخلاقی را به آنها آموزش دهد؟ روابط اجتماعی درست و اعتماد به نفس را در آنها پرورش دهد؟ برای آنها لذتبخش و آموزنده باشد؟ یا همهی این موارد؟
بدیهی است که کودکان از ابتدا توانایی تشخیص کتاب خوب را ندارند و بهتدریج و با گذشت زمان تجربه و مهارت کافی را برای تشخیص علایق و نیازهای خود به دست میآورند. بنابراین، این وظیفه بر عهدهی مادر، پدر و مربی است. سر زدن به کتاب فروشیها و زیر و رو کردن کتابها کافی و راهگشا به نظر نمیرسد. بهعلاوه، انتخاب کتابهایی که شوق مطالعه را در کودکان از بین نبرد و آنها را نسبت به مطالعه بیمیل نکند، دارای اهمیت بسیار است.
پس والدین و مربیان باید چه چیزهایی را در نظر داشته باشند؟
آثار مربوط به کودکان و نوجوانان باید هم از نظر محتوایی و هم ساختاری بررسی شود و علایق کودک و نوجوان نیز در این بین، مد نظر قرار گیرد. بزرگسالان با تکیه بر تخصص و شناخت خود دست به انتخاب میزنند و کودکان با تکیه بر علایق خود! همه میدانیم که نمیتوان کودک را مجبور به لذت بردن از چیزی کرد؛ بنابراین کودک ممکن است دست رد به آثار و کتابهایی بزند که برندهی جوایز ادبی هستند! آنچه دارای اهمیت است این است که باید سعی شود این دو موضوع به هم نزدیک شوند؛ یعنی تخصّص و شناخت بزرگسالان باید به علایق کودکان نزدیک شود. شناخت مخاطب، یعنی کودکی که قرار است برای او کتاب تهیه شود، و شناخت کتاب به یک اندازه اهمیت دارد.
برای یافتن تخصص و شناخت، چارچوبهای انتخاب و معیارهای مشخصی وجود دارد:
کیفیت محتوا:
محتوای کتاب باید بر اساس نیازها و احتیاجات کودک انتخاب شود، نه آنچه که والدین میخواهند کودک را برای نیاز خود یا پسند جامعه به سمت آن سوق دهند. بنابر تجربه، بچهها از هر چیزی که بوی نصیحت و هدایت مستقیم بدهد گریزانند.
کودک هر چه بیشتر بتواند چهرهی واقعی خویش و خواستهها و آرمانهای خود را در محتوای کتاب ببنید، بیشتر به آن دل میبندد و از آن تاثیر میگیرد. کتابی با این ویژگیها، حتی کودکی که شیفتهی تلوزیون است را از تماشای انفعالی تلوزیون نجات داده و مشتاق خواندن میکند.
تعمیم پذیری محتوا و دور بودن آن از عرصهی پیش داوری و القا، از دیگر معیارهاست. کتاب نباید فکر و اندیشهای را به کودک القا کند. دریافت باید توسط خود کودک انجام گیرد، نه آنکه مستقیماً به او دیکته شود.
آثاری که پس از خوانده شدن، ذهن کودک را فعال کند و به کنجکاوی و خلاقیت او منجر شود مفید است. کودک خط یادگیریهای گذشته را درکتابها و آثار بعدی دنبال میکند.
دوام تأثیر آنچه که خوانده شده در کودک، نشان از ارزشمندی محتوا دارد.
کیفیت ساخت و پرداخت:
در مورد کیفیت ساخت و پرداخت، آنچه که به زمینهها و حوزههای مختلف قابل تعمیم است این نکته است که توانایی و خلاقیت نویسنده در بسطدادن درونمایه بهگونهای که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند اهمیت دارد. استفاده از شیوههای مستقیم و غیرخلاقانه در انتقال مفاهیم و احساسات، از نشانههای ضعف ساختاری است.
پرهیز از کلیشهها یکی از مهمترین نکات است. هیچ لزومی ندارد که در همهی آثار، روباهها بدجنس، خرگوشها زرنگ و کلاغها خبرچین باشند؛ یا دخترها خوشگل و ظریف باشند و پسرها شجاع و جسور. پدرها خسته از سرکار برگردند و مادرها آشپزهای خوبی باشند! این موضوع به کلیشههای قومی و مذهبی و نژادی و جنسی هم بسط پیدا میکند.
کیفیت نگارش:
انطباق سطح خوانایی اثر با تواناییهای خواننده نیز اهمیت دارد. متن نه باید آنقدر ساده باشد که خواننده بینیاز از تلاش شود، و نه آنقدر پیچیده که مخاطب از ادامهدادن آن منصرف شده و ناامید از تواناییهای خود گردد. تردیدی نیست که مخاطب باید پیامهای متن را دریافتکند، اما از طرفی ادبیات، عرصهی تلاش برای گشودن رازهای نهفته در درونمایه است. اگر نویسنده با راهنمایی کودک درون خود بنویسد، خواه ناخواه زبان هم از اندیشهی او پیروی میکند و در حیطهی تواناییهای کودک قرار میگیرد.
کیفیت تصویر:
کودکان با خواندن تصویر آغاز میکنند و بهتدریج به متن روی میآورند. تصویر، عامل مهم ارتباط و انتقال است.آثار کودکان را بدون تصویر نمیتوان تصورکرد. تصویر مانند متن، حتی گاهی بیشتر از متن، در انتقال مفاهیم، اندیشهها، احساسات و تخیلات به کودک نقش دارد و جزء جداییناپذیر کتابهای کودکان است.
تصاویر باید از چنان قدرت و خلاقیتی برخوردار باشند که منظر دید کودک را فراتر از آنچه که متن به روی او گشوده بگشاید. درحقیقت، تصاویر باید گسترشدهنده و شفافکنندهی متن باشند و تخیل او را فعّال کنند.
در مورد تصویر نیز باید به این نکته توجه داشت که سطح خوانایی تصویر باید مطابق با سواد بصری کودک باشد و متناسب و هماهنگ با تواناییهای ادراکی کودک باشد.
تناسب سبک هنرمند با موضوع و محتوای کتاب نکتهی مهم دیگر است. یک افسانهی شگفتانگیز با یک داستان واقعی متفاوت است.
لذتبخشی تصاویر نیز دارای اهمیت ویژه است. همانطور که متن باید برای کودک لذتبخش، جذاب و مفید باشد، از تصویر نیز انتظار میرود که کودک را در لذتهای بصری که مایههای هنری دارد و ذائقهی هنری کودک را پرورش میدهد، سهیم نماید.
کیفیت ارائه:
صفحات کتاب، جلد، روکش یا جعبهی کتاب و سایر عناصر در جذب مخاطب و اطمینان او به کتاب موثر است. قطع کتاب، طراحی صفحات، اندازه و فونت حروف، محل قرارگرفتن متن در کنار تصویر، جنس کاغذ یا پارچه، رنگهای مورد استفاده و … عواملی است که باید در بحث کیفیت مورد توجه قرار گیرد.
قطعی که در دستگرفتن آن متناسب با تواناییهای فیزیکی بدن کودک (نوزاد یا نوپا) باشد و سلامت او را تضمینکند و باعث افزایش مهارتهای حرکتی او گردد، دارای اهمیت است. بنابراین استفاده از قطعهای غیرعادی و عجیب در کتابهای کودک نهتنها فضیلتی محسوب نمیشود، بلکه ممکن است برای سلامت او مناسب هم نباشد.
جنس مواد استفاده شده برای کتاب کودک، مثل پارچه یا رنگ، بهخصوص در کتابهای نوزادان و نوپایان، بسیار دارای اهمیت است تا علاوه بر دوام و کیفیت، سلامت کودک را نیز تضمین کند.
(ن.ک: قزل ایاغ، صص۷۱-۵۹)
ناشران خوب و معتبر کتاب کودک که ضوابط و چارچوبهای تولید کتاب برای کودکان، نوزادان و نوپایان برای آنها حائز اهمیت است، منابع قابل اعتمادی هستند که میتوان بعد از بررسیهای اولیه، با خیال راحت به آنها اطمینان کرد.
– قزل ایاغ، ثریا. ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن (مواد و خدمات کتابخانه برای کودکان و نوجوانان).تهران: سمت.۱۳۸۵. چ چهارم.